Campaign: مجموعهای از کارهای مرتبط و با هدف مشخص است مثلاً کمپینهای تبلیغاتی با هدف معرفی محصول جدید و کمپینهای مسئولیت اجتماعی با هدف بهبود یک بحران اجتماعی اجرا میشوند. در دنیای مارکتینگ، کمپینها پیامهای تبلیغاتی هستند که یک موضوع را به اشتراک میگذارند و محصولات یا خدماتی را در بازار تبلیغ میکنند. در زمینه دیجیتال مارکتینگ، کمپینها از طریق پلتفرمهای تبلیغاتی، شبکههای تبلیغاتی (Ad network)، شبکههای اجتماعی، ایمیل یا سایر پلتفرمهای آنلاین اجرا میشوند.
Customer Acquisition Cost) CAC): کل هزینههای فروش و بازاریابی که برای جذب یک مشتری جدید صورت گرفته است. برای محاسبه این عدد، کل هزینههای بازاریابی در یک مدت مشخص مثلاً یک ماه را جمع و بر تعداد مشتریان بهدستآمده از این تلاشهای بازاریابی تقسیم کنید. بهعنوانمثال، اگر ۵۰۰ هزار تومان در یک ماه برای بازاریابی هزینه کردهاید و ۵۰ نفر به مشتریان شما بر اساس تلاشهای شما اضافه شده باشد، CAC در آن ماه، ۱۰ هزار تومان خواهد بود.
Content Management System) CMS): یک ابزار که برای ایجاد، ویرایش و مدیریت طیف وسیعی از محتواهای مختلف نظیر تصویر، متن، فیلم و … به کاربرانی که دانش فنی برنامهنویسی صفحات وب را ندارند کمک میکند. این برنامه به ایجاد محتوای قابل جستجو، فهرستبندی، بررسی مخاطبان محتوا و … کمک میکند.
Conversion: زمانی که افراد هدف مورد انتظار شما مانند کلیک بر روی لینک، دانلود کتاب، ثبتنام در خبرنامه، خرید و … را انجام میدهند، اصطلاحاً Conversion یا همگرایی اتفاق میافتد.
Cost Per Action) CPA): یک مدل قیمتگذاری است که تبلیغدهنده زمانی حاضر به پرداخت پول به شبکههای تبلیغاتی میشود که عمل مورد نظر او (کلیک، بازدید کامل ویدئو، پر کردن فرم، عضویت و …) انجام شود. این اصطلاح همچنین به معنی مقدار پرداخت تبلیغدهنده به ازای اجرای هر عمل مذکور است.
Cost Per Click) CPC): یک مدل قیمتگذاری کمپینهای دیجیتال است که تبلیغدهنده به ازای هر کلیک به شبکه تبلیغاتی مبلغی را میپردازد.
Cost Per Complete View) CPCV): یکی از مدلهای قیمتگذاری کمپینهای دیجیتال است که تبلیغدهنده به ازای هر تماشای کامل ویدئو مبلغ مشخصی را به شبکه تبلیغاتی پرداخت میکند. این نوع از کمپین برای آگاهسازی مردم از برند مناسب است، اما در انتهای ویدئو نیز میتواند دارای یک بنر با CTA باشد که بیننده را به کلیک بر روی آن تشویق میکند.
Cost Per Install) CPI): مقدار متوسط هزینهای است که تبلیغدهنده باید به ازای هر نصب به شبکه تبلیغاتی بپردازد. استفاده از این نوع مدل قیمتگذاری برای افزایش تعداد کاربران یک اپلیکیشن مؤثر است.
Cost Per Lead) CPL): مقدار متوسط هزینهای است که تبلیغدهنده به ازای هر کلیک بر روی تبلیغ که منجر به lead شده است میپردازد. این مقدار از تقسیم مقدار کل هزینه صرف شده در کمپینها بر تعداد leadهای ایجاد شده به دست میآید.
Cost Per Mille) CPM):: کلمه فرانسوی Mille به معنای ۱۰۰۰ است. CPM یک مدل قیمتگذاری است که تبلیغدهنده باید به ازای هر ۱۰۰۰ بار نمایش (impression) تبلیغ خود پول پرداخت کند. این نوع از کمپینها برای کسبوکارهایی مناسب است که هدفشان تنها آگاهی از برند (Brand Awareness) است؛ زیرا در موفقیت کمپین هیچ تضمینی برای اجرای عملی از سمت کاربر وجود ندارد.
Call To Action) CTA): یک لینک متنی، تصویری، دکمه یا لینک وبسایت است که مخاطب را به کلیک بر روی آن تشویق میکند. CTA نقش بسیار مهمی در بازاریابی ایفا میکند، زیرا تبدیل مخاطبان به lead را تسهیل میکند. بنابراین، CTAها باید به اندازه کافی قانعکننده، تشویقکننده و دارای پیشنهاد ارزشمند باشند.
Click Through Rate) CTR): این نرخ، درصد افرادی است که بر روی لینک مورد نظر که معمولاً در یک ایمیل، آگهی، صفحه وبسایت یا … قرار دارد، کلیک میکنند و از تقسیم تعداد کلیکها بر تعداد نمایشهای یک تبلیغ محاسبه میشود. این نرخ یکی از مهمترین معیارها در زمینه دیجیتال مارکتینگ است.
Conversion Rate) CR): درصدی از مردم که به سمت هدف شما همگرا میشوند و اقدام مورد نظر شما را انجام میدهند. بهعنوانمثال، اگر هدف مورد نظر شما فروش محصول باشد و تبلیغ محصول به ۱۰ نفر نمایش داده شود و ۶ نفر بر روی آن کلیک و ۴ نفر محصول را خریداری کنند، نرخ همگرایی ۴۰ درصد خواهد بود.
Creative Set: [در تپسل] مجموعهای از ویدئوهای تبلیغاتی، بنرهای طراحیشده در انتهای ویدئو و لینک شمارش تعداد نصب و یا تعداد کلیک (که در یکی از Third Partyها ساختهشده) است که ساخت کمپین در نوبتهای متعدد را آسان میکند.
Content: محتوا بخشی از اطلاعات است که با هدف افزایش آگاهی، جذب مشتریان و افزایش تعاملات مشتریان در قالبهای مختلف نظیر وبلاگ، ویدئو، پستهای شبکههای اجتماعی، عکس، اسلاید، GIF و … تولید میشود. محتوا نقش بسیار مهمی در افزایش ترافیک و موفقیت استراتژی بازاریابی ایفا میکند.
Customer Relationship Management) CRM): شیوهها، استراتژیها و فناوریهایی است که شرکتها برای مدیریت و آنالیز تعاملات و دادههای مشتریان با هدف بهینهسازی روابط شرکت با مشتریان، حفظ آنها و افزایش فروش انجام میدهند. سیستمهای CRM برای جمعآوری اطلاعات مشتریان در کانالهای مختلف طراحی شدهاند.
Customer Behavior: به فعالیتهای یک کاربر مانند دانلود فایلها، تماشای ویدئو یا خریداری محصولات گفته میشود که بهمنظور بهینهسازی مارکتینگ قابل دنبال کردن، اندازهگیری، ارزیابی و آنالیز هستند.
Customer Events/Attribute: دادههایی است که در مورد رفتار و اطلاعات کاربران توسط CRM جمعآوریشده و برای شخصیسازی استفاده میشود.
Customer Permissions: درخواستهایی است که برندها و کسبوکارها از مشتریان و مخاطبان خود برای دریافت اطلاعات شخصی، دسترسی به دستگاه و دادههای دیگر آنها دارند. این دادهها میتواند شامل موقعیت جغرافیایی مخاطبان، اجازه دسترسی به برخی عناصر تلفن همراه و اجازه برای ارسال ایمیل باشد.
Content Optimization System) COS):: این سیستم، نوعی سیستم مدیریت محتوا (CMS) است، اما برای ارائه محتواهای شخصی به مشتریان، بهینهسازی شده است.
Conversion Rate Optimization) CRO): شاخهای از دیجیتال مارکتینگ است که هدف آن بهبود نرخ همگرایی است. CRO در واقع تلفیقی از روانشناسی، بازاریابی و طراحی وبسایت است. در این شاخه، ابتدا رفتار بازدیدکنندگان وبسایت را شناسایی و در انتها آن را بهینهسازی میکنند. برای این منظور از تکنیکهایی نظیر تست A/B استفاده میشود. CRO به معنای بهینه سازی نرخ تبدیل می باشد.
Customer Journey: سفر مشتری، اصطلاحی است که بهمنظور توصیف رابطه مداوم بین مصرفکننده و محصول یا برند استفاده میشود. سفر مشتری هم در دنیای کسبوکارهای B2B و هم B2C استفاده میشود. این اصطلاح به معنای هدایت مشتری، تعامل مداوم با او و بهنوعی همراهی با او در طول آشنایی و استفاده از محصولات و خدمات است.
Customer Retention: معیاری است که به تعداد مشتریانی اشاره دارد که تعاملات خود با برند را ادامه میدهند. این معیار معمولاً در یک دوره زمانی معین اندازهگیری میشود. بهعنوانمثال، چه تعداد از مشتریان جدید در دو ماه اخیر به تعاملات خود با برند ادامه دادهاند.
منبع : تپسل
نظرات و سوالات کاربران