در ویدیو سازی نحوه نوشتن متن ویدیویی (Video Script) که در ادامه قصد آموزش آن را داریم با فرمول یکسان ولی با تغییرات اندکی برای هر ویدیو سازی قابل استفاده است. تکنیکهای به کار رفته در نوشتن متن ویدیو باعث فروش بیشتر محصولات و سرویسهای شما خواهد شد. قبل از پرداختن به اصل موضوع لازم است بگوییم که این مراحل صرفا چکلیستی برای معرفی قابلیتهای یک متن ویدیو خوب نیست بلکه باید به ترتیب در نوشتن هر متن ویدیویی رعایت شود.
۱. خوشآمدگویی به سبک جلب توجه
این مرحله را میتوان قلاباندازی هم نامید. اولین هدف یک متن ویدئویی، جلب سریع توجه بیننده است. این کار بایستی در زمانی کوتاه و درست قبل از به پایان رسیدن حوصله مخاطب صورت گیرد.
چند تکنیک برای قلاباندازی:
به شما دروغ گفتهاند – این روش، شما (و بینندگان شما) را در مقایسه با آنها (هر کسی خارج از ویدئو) قرار میدهد. شاید تکنیک واضحی باشد ولی واقعا جواب میدهد.
با یک نتیجه قلمبه توجه آنها را جلب کنید – این قلاب، نتیجهای که در جلوتر خواهیم گفت را در درست همان اول متن ویدیو بیان میکند. این کار باعث میشود تا توجه مخاطب جلب این شود که نتیجهای به این خوبی چطور به دست آمده و قانع شود که ادامه ویدئو را ببیند. مثلا: «اینو ببین… همین هفته قبل و فقط طی ۷ روز تعداد اعضای لیستم رو از ۳۴۱ نفر به ۲۳۸۸ نفر رسوند {تصویری به عنوان مدرک}، میخوام بگم چطوری این کار رو انجام دادم و شما چطور میتونید این کار رو انجام بدید…»
اگر به شما میگفتم … – «اگه به شما میگفتم با ۲۰ دقیقه اضافه کار در ماه میتونید ۱۰۰۰ دلار پولتون رو بیشتر کنید، چه حالی بهتون دست میداد، دوست دارید بدونید چطوری؟»
همه این قلابها خوبند اما نه به خوبی بهترین آنها یعنی داستان. اگر داستان قوی و خوبی داشته باشید و بدانید که چطور در مورد آن صحبت کنید (بخصوص اگر مهارت قصهگفتن و بیان متن به سبک روایی را داشته باشید)، به راحتی میتوانید نظر بیننده را در لحظات اول جلب کرده و او را تا آخر پای ویدئو نگه دارید.
۲. شناسایی مشکل (و وعده برای حل آن)
خُب؛ اکنون توجه بیننده را جلب کردهاید؛ حالا وقت هدایت نرم آنها به سوی کسبوکار شماست. در بسیاری از موارد، اگر مرحله قلاباندازی را به خوبی انجام داده باشید، گذر به مرحله شناساندن مشکل بدون مسئله خاصی صورت میگیرد. نمونهی آن داستانهایی از جنسِ سفر قهرمان است که از قبل کشش اولیه آن در داستان قرار گرفته است. البته یادتان باشد که حتما قول حل مشکل را بدهید.
۳. کمیاب نشان دادن ویدئو
برای مجاب کردن مخاطب به دیدن ادامه ویدئو بایستی طوری وانمود کرد که ندیدن ویدئو به ضرر آنها تمام میشود. البته هیچگاه دروغ و مبالغه نکنید، مثلا «با بستن این صفحه این ویدئو را دیگر نمیبینید!» این چیزی نیست که جلوی دیده نشدن ویدئوی شما را بگیرد. این کار بیش از سودرسانی برای فروش بیشتر باعث آسیب دیدن اعتبار شما خواهد شد. به جایش میتوانید از چنین عبارتی استفاده کنید:
«من معمولا این ویدیو سازی را به صورت مدام تغییر و محتوایشان را بروزرسانی میکنم؛ بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که محتوای امروز با فردا یکسان باشد. شاید این ویدئو فردا وجود نداشته باشد. اما اگر لحظاتی را تا آخر این ویدئوی کوتاه تامل کنید، مرحله به مرحله به شما خواهم گفت که چطور مسئلهی خود را حل کنید».
خیلی راحت، بدون مبالغه و بدون اینکه دروغی گفته باشیم توانستیم به خواستهی خود برسیم. ویدئوهای بازاریابی معمولا هر از چندگاهی بازبینی و تغییر محتوا داده میشوند بنابراین محتوای آنها در معرض تغییر است؛ یک ویدئو را ممکن است ماهها یا سالها بر روی سایت قرار دهید ولی بالاخره روزی ممکن است از سایت حذف شود. پس همه آن چیزی که گفتیم عین حقیقت بود!
بخوانید: ۴ ایده برای بازاریابی ویدیویی
۴. بدتر نشان دادن اوضاع (به عبارت خودمونی: کمی پیاز داغشو زیاد کن!)
اینجا نوبت هنرنمایی و استفاده از فوتهای کوزهگری است. چیزی که خارجیها به آن TWIST the KNIFE میگویند و ما ایرانیها نمک روی زخم پاشیدن یاد میکنیم. این مرحله کمی نیاز به آبوتاب دادن دارد و باید مشکل را کمی بدتر از آن چیزی که هست نشان دهیم.
روی مشکل اصلی دست بگذارید و کمی ابعاد دیگر آن را باز کنید. سعی کنید همزمان با دامن زدن مسائل ریزتر، راهحلهایی نیز ارائه دهید. این کار ضمن واقعی نشان دادن مشکل، رضایت مخاطبان را نیز در پی خواهد داشت. آنها با مشاهده راهحل بخشهایی از مشکل و اطمینان از حسن نیت شما علاقهمند به دیدن راهحل باقی پازل خواهند شد.
۵. ارائه راهکار
اکنون کمی بیشتر از مشکل بگویید؛ اینکه حل نکردن آن باعث وارد شدن چه آسیبهایی به کسبوکارشان شده و این آسیبها چگونه بر بدنه تجارت آنها وارد میشود. بعد از این کار بیننده آماده راهکار نهایی است. نمایی زیبا از محصول یا سرویس خود نمایش دهید و با شعار کوتاهی توضیحات لازم را ارائه دهید.
۶. معرفی قابلیتها و منافع محصول
در این مرحله میتوانید با جزئیات بیشتری در مورد قسمتهای مختلف دورهی آموزشی ویدیو سازی یا برای محصولات و سرویسها به مزایا و منافع آن اشاره کنید. این قابلیتها اهرم رقابتی شما هستند پس تا میتوانید واضح و صریح در مورد آن صحبت کنید. البته خیلی مهم است که بیننده را در این بخش خسته نکنید.
بله میدانم که دوست دارید هیجانتان را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید ولی اینجا جایش نیست. مثلا توضیح در مورد فرمول جبری پشت صحنه فلان قابلیت که باعث پردازش سریعتر نرمافزار شده اصلا ایده خوبی نیست! خودتان را جای بیننده بگذارید و دقیقا چیزهای لازم را بیان کنید.
چطور میتوان قابلیتهای خستهکننده را به به مزیت تبدیل کرد.
بهترین روش برای تبدیل یک قابلیت به مزیت استفاده از کلماتی مثل «تا» یا «چون» است. شبیه مثالهای زیر:
یاد میگیرید چطور تبلیغ بهتری بنویسید تا کلیکهای بیشتر و در نتیجه مشتریان بیشتری جذب کنید. (افزایش نرخ تبدیل مشتری)
همچنین به شما نشان میدهیم که چطور یک ویدئوی کوتاه ۳ دقیقهای بسازید چون این نوع ویدئوها طبق بررسیهای انجام شده ۳۰۰ درصد بیشتر از ویدئوهای معمولی در افزایش نرخ تبدیل مشتری تاثیرگذار هستند.
۷. نخستین دعوت به اقدام
اکنون که بینندهها به خوبی میدانند چطور میتوانید مشکل آنها را حل کنید زمان دعوت آنها به انجام یک اقدام/عمل فرا رسیده است. طبق دستوراتی که در بازاریابی ویدئویی همگان روی آن اتفاق نظر دارند، اولین دعوت به اقدام باید اختیاری و مبتنی بر تمایل مخاطب باشد.
نمونهای از یک دعوت به اقدام مناسب:
«اکنون که دریافتید با گذراندن این دورهی آموزشی میتوانید، شهرت، اعتبار و پول بیشتری به دست بیاورید با کلیک بر روی دکمه پایین شروع کنید.»
احتمالا باید لب کلام را گرفته باشید. این نکته را هم در نظر بگیرید که دکمههای نارنجی رنگ معمولا کلیک خور بیشتری دارند و به همین دلیل در اکثر ویدئوهای تبلیغاتی شاهد دکمههایی با رنگ زرد و نارنجی هستیم.
بخوانید: ۴ مرحله بازاریابی ویدیویی
۸. اعتبار خود را نشان دهید.
حالا بایستی اعتبار خود را به گونهای نشان دهید. بهترین جایی که میتوانید مطالعات موردی، رضایت مشتری، اسکرینشات و نظایر آن را به اشتراک بگذارید، همینجاست. همچنین در این بخش میتوانید کمی در مورد موفقیتهای خود، اینکه با چه افرادی کار میکنید، تعدادی از محصولاتی که با موفقیت منتشر کردهاید و مشاورههایی که به مشتریان خود دادهاید، صحبت کنید.
۹. تضمین بدهید.
به مشتریان خود فرصتی ۳۰، ۶۰ یا ۹۰ روزه بدهید که در صورت رضایت نداشتن از محصول، پولشان را پس میدهید. پذیرش چنین ریسکی به افزایش اعتماد شما نزد مشتریان منجر خواهد شد. اگر محصول شما خالی از نقص و به دردبخور باشد دادن چنین تضمین کار سختی نیست و مشتریان شما نیز با خیال آسوده خرید میکنند.
۱۰. دومین دعوت به اقدام
دعوت به اقدام دوم بیشتر بر مبنای منطق استوار است. چیزی شبیه این مناسب است:
«خودتان نتیجه را مشاهده کردید، دیدید که سایر مشتریان ما با گذراندن این دوره چه کارهایی توانستهاند انجام دهند. قطعا حصول این نتیجه امکانپذیر و غیر قابل انکار است! پس هماکنون به ما پیوسته و از حالا شروع کنید»
۱۱. چراغهای زرد را روشن کنید؛ هشدار بدهید.
تعیین مهلت مناسب در اغلب اوقات به خوبی جواب میدهد مثل تخفیفهای ۲۴ ساعته دیجیکالا که اتفاقا طرفداران زیادی هم دارد. به مثال پایین دقت کنید:
«حالا فکر کنید ۹۰ روز دیگر کجا هستید… آیا با نگاهی به گذشته خواهید گفت که این بهترین تصمیمی بود که گرفتهاید یا حسرت میخورید که چرا از امروز شروع نکردید؟ زمان، منتظر کسی نمیماند؛ هر چه بیشتر برای آزادی و استقلال کسبوکار و زندگی خود زمان بگذارید به همان اندازه زندگی سختتری خواهید داشت.»
در صورتی که ۱۰۰% به کارآمدی پیشنهاد خود اعتقاد دارید و مطمئن هستید که مشتریانتان با استفاده از محصول یا سرویس شما زندگی و کسبوکار بهتری خواهند داشت، وظیفه شماست که نهایت تلاش خود را برای جذب و استفاده از محصولتان بکنید.
بخوانید : محتوای ویدیویی برای تازه کار ها
۱۲. سومین دعوت به اقدام
آخرین دعوت به اقدام از جنس دستپاچه کردن مشتری و تحریک حس ترس و از دست دادن فرصت است. با توجه به چراغهای زردی که در مرحله ۱۱ روشن کردید، ارزش زمان و اینکه نباید به راحتی آن را از دست داد بیان شد. اکنون مخاطب کاملا آماده پذیرش اقدام مورد نظر شماست.
بنابراین در آخرین دعوت به اقدام، مسیر کاملا روشن است. «همین الان روی دکمه پایین کلیک کنید و نتایج مشابهی را از کسبوکار خود بگیرید».
بدیهی است که محتوا همیشه تغییر میکند ولی فرمول بیان شده بدون تغییر میتواند مورد استفاده قرار گیرد. فروشنده هر چیزی که هستید با به کار بستن این فرمول تاثیر خوبی بر روی فروش خود شاهد خواهید بود. اگر سوالی داشتید در بخش دیدگاههای همین مطلب قرار دهید.
منبع: .ویرگول
نظرات و سوالات کاربران